تحلیل و تبصره سیاسی

جستارهایی در باره چیستی مقاومت

نویسنده: رستم روشنگر

 

اکنون بر می‌گردیم به پاسخ پرسش‌های سه‌گانه‌ای که در بالا مطرح شد.

  • آیا خطوط اساسی به سنگ‌بناهای فکری جریان مقاومت بنا شده است؟

تا حدود زیادی می‌توان گفت که پاسخِ پرسش بالا«بله» است. مبارزه در برابر تروریزم و افراط‌گرایی، مبارزه در برابر استبداد(فاشیزم قومی) و تاکید بر استقلالیت و بی‌طرفی در سیاست خارجی از مواردی است که در خطوط اساسی جبهه مقاومت‌ملی بر آنان تاکید شده است. این سه مورد در واقع بنیان‌های اساسی فکر مقاومت را تشکیل می‌دهد.

هر چند در مورد استبداد یک مقدار به دلیل این‌که به گونه مشخص از استبداد قومی یاد نشده و در بخش‌های دیگر خطوط اساسی نیز به موضوع سیاست‌های تبعیض‌آمیز و انحصارگرایانه مبتی بر دیدگاه قومی اشاره واضحی صورت نگرفته اما با این حال، نفس تاکید بر مبارزه با استبداد در خطوط اساسی جبهه مقاومت می‌تواند نشاندهنده این امر باشد که جبهه مقاومت به یکی از اصلی‌ترین بنیان‌های فکری‌اش که همانا مبارزه با استبداد قومی است، مشعر است و آن را مد نظر دارد.

در همین‌جا این نکته قابل تصریح است که جبهه مقاومت وقتی از مبارزه با افراط‌گرایی سخن می‌گوید، در بخش نرم‌افرازی و فکری، به عنوان طرح بدیل،«برداشت اعتدالی» از دین را پیشنهاد می‌کند که نیازمند توضیح وتشریح بیشتر است.

بسیاری‌ها به این باورند که مفهوم «برداشت اعتدالی» زیاد واضح نیست و مشخص نیست که منظور در اینجا چه نوع برداشتی از دین است. جبهه مقاومت می‌گوید که مخالف برداشت افراطی و تندروانه از دین است و بنابراین خواهان برداشت اعتدالی و میانه‌روانه است.

واضح است که جبهه مقاومت یک جریان فکری-دینی نیست که توقع داشته باشیم در یک رویکرد اندیشه‌ورزانه مفهوم برداشت اعتدالی از دین را چنان واضح بسازد که نزد اهل نظر در حوزه دینی بلامناقشه باشد.

جبهه در واقع چون خود را در تضاد با افراطیت دینی تعریف می‌کند، لابد از اعتدال دینی سخن می‌گوید. به تعبیر دیگر جبهه مقاومت این را می‌داند که عملکرد طالبان و گروه‌های تروریستی هم‌فکر و همکار این گروه مبتنی بر برداشت خشن و نادرستی از دین است که پذیرفتنی نیست و اِعمال قهرآمیز آن موجب خسران دین و جامعه می‌گردد؛ اما در بیان طرح بدیل بیشتر به کلی‌گویی بسنده می‌کند که چنین بیانی حاوی ابهام است.

باید گفت که در برداشت افراطی‌ای که طالبان از دین ارایه می‌کنند نیز ابهام‌ها و تناقض‌های زیادی وجود دارد اما واضح است که جبهه مقاومت از نوعی برداشت دینی سخن می‌گوید که عقل‌گرا است، عاری از خشونت است، دارای تساهل است و سازگار با دنیای امروزی است که از بسیاری‌ جهت‌ها و در بسیاری حوزه‌ها عقل‌گرایی در آن رشد چشم‌گیر داشته است. برداشت طالبانی از دین چنان‌که به تجربه ثابت شده یک جامعه و کشور را به قهقرا و انزوا و عقب‌گرد سوق می‌دهد.

  • آیا خطوط اساسی جبهه، دیدگاه‌های سیاسی بنیان‌گذاران مقاومت(استاد شهید و مسعود شهید) را بازتاب می‌دهد؟

شاید در ظاهر امر چنین به نظر برسد که پرسش اخیر اساساً قابل طرح نیست چون در بخشی از همین نوشته بنیان‌های فکری مقاومت را مورد بحث قرار دادیم و بنیان‌های فکری مقاومت نیز در واقع دیدگاه‌های اساس‌گذاران مقاومت است. این ملاحظه قابل توجه است اما به هرحال نمی‌توان به صورت مطلق از تفکیک‌ ناپذیری دیدگاه‌های اساس‌گذاران مقاومت و بنیان‌های فکری مقاومت سخن گفت.

در واقع در بخش بررسی بنیان‌های فکری خیلی بحث را فشرده و ساده‌سازی کردیم و بنابراین اگر دیدگاه‌های اساس‌گذاران مقاومت تا حد مقدور به بررسی گرفته نشود، این شایبه خلق خواهد شد که نگارنده بحث را بیش از حد انتزاعی و خلاصه کرده است.

بررسی دیدگاه‌های اساس‌گذاران مقاومت که شامل طیف وسیعی از بیانات ایشان روی مسایل مختلف می‌شود، یک کار دشوار، زمان‌گیر و پر مسوولیت است. اگر بخواهیم پاسخ دقیقی به پرسش بالا فراهم کنیم باید بیانات ایشان را به گونه دقیق و همه‌جانبه مورد بررسی قرار دهیم. این‌که تا کنون دیدگاه‌های آنان جمع‌آوری و چاپ نشده، دشواری کار را بیشتر می‌سازد.

به صورت فشرده می‌توان بیانات بنیان‌گذاران مقاومت را به دو دسته تقسیم کرد: یک دسته، بیاناتی است که به صورت مستقیم در خصوص اهداف، انگیزه‌ها و راهبردهای مقاومت مطرح شده است. دسته دومی، بیاناتی است که درآنان به صورت مستقیم در مورد اهداف و انگیزه‌های مقاومت تماس گرفته نشده اما از فحوای آن و در روشنایی آن می‌توان دیدگاه‌های بنیان‌گذاران مقاومت در مورد مقاومت را بیشتر فهمید.

این نکته نیز هنگام بررسی دیدگاه‌های بنیان‌گذاران مقاومت حایز اهمیت است که در نظر داشته باشیم، بیانات آنان در چه موقعیت هایی صورت گرفته است. گاهی رهبران مقاومت در جمع فرماندهان نظامی صحبت کرده و اهداف و برنامه‌های مقاومت را تشریح کرده‌اند؛ گاهی آنان در جمع سربازان صحبت کرده که صحبت‌های شان انگیزیشی و آموزشی بوده است؛ گاهی آنان با مردم و اقشار مختلف جامعه در مورد اهداف مقاومت صحبت کرده‌اند؛ گاهی به خارجی‌ها اهداف مقاومت را تشریح کرده‌اند؛ گاهی مخاطب شان طالبان بوده و گاهی مخاطب شان نیروهای داخلی اما بیرون از صف مقاومت بوده است. هنگام بررسی بیانات رهبران مقاومت توجه به موقعیت و مخاطبان سخنرانی‌ها حایز اهمیت.

اما برای فهم بیشتر دیدگاه‌های رهبران مقاومت، به تنهایی کافی نیست که به سخنرانی‌های آنان توجه شود. لازم است که در کنارگفتار، رفتار و عملکرد و برنامه‌های عملی نیز مورد توجه قرار گیرد.

به صورت طبیعی هر جریان سیاسی-نظامی در کنار اهداف اعلام شده یا در واقع سیاست اعلامی، اهداف و انگیزه‌های اعلام ناشده یا در واقع همان سیاست اعمالی خود را نیز دارد. بویژه وقتی در مورد رهبران مقاومت حرف می‌زنیم، توجه به این نکته حایز اهمیت است. نمی‌توان از انگیزه‌ها و اهداف پنهانی سخن گفت اما می‌توان از اهداف و انگیزه‌های اعلام ناشده در نزد رهبران مقاومت سخن گفت.

به‌گونه خاص وقتی در مورد احمد شاه مسعود سخن می‌گوییم که به«مرد عمل» شهرت دارد، باید متوجه این نکته باشیم که در عمل او چه می‌کرد. او کسی بود که معتقد بود نباید همه چیز را بیان کرد و در مورد همه چیز حرف زد. در واقع مسعود از حرافی خوشش نمی‌آمد و به نزدیکانش نیز توصیه می‌کرد که کم حرف بزنند و زیاد عمل کنند. او یک مرد عمل‌گرا بود و به راستی که وقتی به اعمال و کردار او نگریسته شود، در مقایسه به گفتارش ما با حجم خیلی زیادی از عمل‌هایی روبرویم که در مورد شان سخن نگفته اما حالا می‌شود زیاد در موردش سخن گفت.

به گونه مثال مسعود بزرگ برای کسب اقتدار تاجیکان کار زیادی انجام داد اما هیچ‌گاه اعلام نکرد که برای کسب اقتدار تاجیکان می‌جنگد! بر عکس بسیاری از رهروانش که زیاد در مورد دفاع از هویت و زبان تاجیکان حرف زدند اما عمل قابل ملاحظه‌ای در این زمینه انجام ندادند.

بررسی دیدگاه‌های اساس‌گذاران مقاومت از این رو نیز حایز اهمیت است که رهبر فعلی جبهه مقاومت ملی(احمد مسعود) سعی می‌کند که مو به مو پا جای پا پدر بگذارد و دیدگاه‌های مسعود پدر را در مورد مسایل مختلف به جریان فعلی مقاومت انتقال بدهد.

بنیان‌گذاران مقاومت در مورد مسایل مختلف سیاسی، دینی، قومی، ملی و بین‌المللی چه دیدگاه‌هایی داشتند؟ پاسخِ این پرسش طولانی است. دستکم در اینجا مجال پرداختن مشرح به آن وجود ندارد. اما به صورت فشرده ناگذیر از پرداختن به این موضوع هستیم.

ادامه دارد……

 

نمایش بیشتر

سیمرغ

سیمرغ یک نهاد فرهنگی و اجتماعی است که با اشتراک جمع کثیری از اندیشمندان، فرهنگیان و نویسنده‌گان در حوزه تمدنی و فرهنگی فارسی_ پارسی تشکیل گردیده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا